خلیفه و قاطر چموش
حسنبنعلی(ع)، امام یازدهم، 260 - 232 ق. - داستان / داستانهای مذهبی
کتاب مصور حاضر برگرفته از قصههای امام عسکری (ع) برای گروه سنی «ب» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: روزی در باغی قاطر میدوید. جفتک میانداخت و نمیگذاشت کسی سوارش شود. قاطر سیاه و قشنگی بود. خلیفه خیلی دوست داشت تا سوارش شود؛ و توی قصر دور بزند و بعد همراه درباریان توی شهر گشتی بزند؛ اما هیچکس نمیتوانست به قاطر نزدیک بشود. چه برسد که سوارش شود. خلیفه، جایزه خوبی قرار داده بود تا شاید کسی بتواند قاطرش را رام کند، ولی هیچکس نمیتوانسته به قاطر نزدیک بشود. یک روز خلیفه توی باغش نشسته بود و فکر میکرد که چطور قاطرش را رام کند که یکدفعه به یاد امام حسن عسکری افتاد. نگارنده در این داستان فضایل اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و نقش سیاسی امام عسکری (ع) را به زبان ساده برای کودکان تنظیم کرده است.