خشکسالی و دروغ (نمایشنامه)
نمایشنامه فارسی - قرن 14
«امید» و همسر دومش، «آلا» هر دو وکیل هستند و در یک دفتر حقوقی کار میکنند. آرش برادر آلا نیز، همکار آنهاست. در دفتر زنگ تلفن مدام به صدا درمیآید و پیامکی از طرف شاگردان امید برای تبریک روز تولد او دریافت میشود. در بین تماسها، میترا همسر سابق امیر زنگ میزند و از در خطر افتادن زندگی و جانش میگوید و از امید میخواهد که وکالت او را برعهده بگیرد. ساعت سه قرار است که او به دفتر وکالت بیاید و موضوع را توضیح دهد، آلا دچار حسادت زنانه میشود و از امید میخواهد که اگر به او علاقهمند است، به میترا زنگ بزند و قرار را برهم بزند. اما امید امتناع میکند و حرف میترا را مبنی بر در خطر بودن جانش واقعی میپندارد، در حالی که ماجرای دیگری پشت این بازی پنهان است که در این نمایشنامه به تصویر کشیده است.