الو؛ سلام
نمایشنامه فارسی - قرن 14
کریم برپاکنندة تعزیههای محرم، دچار تومور کشندهای شده است. او به همراه پسرش، سلیمان برای مداوا، نزد یکی از دوستان سلیمان، به نام «دکتر نیکسرشت» به خارج میروند. سلیمان به خواست همسر خود، به تهران میآید و کریم شش ماه تحت مداوا قرار میگیرد. او در این شش ماه با دکتر انس میگیرد و در مورد مسایل مذهبی و اعتقادی صحبت میکنند، تا این که یک هفته از کریم خبری نمیشود او در این یک هفته به یک کلیسا رفته و نیایش کرده بود. در خارج نتیجة آزمایشات ناموفق است و کریم به ایران برگشته و در حرم امام رضا (ع) شفا مییابد.