جیران
داستانهای فارسی - قرن 14
«جیران» دختری زشت با هیکلی ناموزون است که به علت زشتیاش شرمسار است و خواستگاران او بعد از دیدن چهرة زشتش دیگر سراغی از او نمیگیرند. علیرغم پیشرفت در مسائل علمی و معنوی او تنها فکر و ذکر خود را متوجه زشتی صورت کرده تا جایی که دیگر تحمل خود را ندارد و دست به خودکشی میزند، اما جان سالم به در میبرد. جیران در مدت بستری در بیمارستان با زنی آشنا میشود که تاثیر عجیبی بر او میگذارد و او را تشویق به دیدن خوبیهای درونش میکند. جیران کمکم چهرة زشتش را میپذیرد و به سوی یک زندگی سعادتمندانه و ازدواجی موفق قدم برمیدارد.