قصههای پدربزرگ
داستانهای تخیلی / داستانهای کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر، مشتمل بر داستانهایی کهن است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شدهاند. در داستان «پسری که اسباببازی نداشت»، در یک روستای دورافتاده و در یک خانواده فقیر، پسرک باهوشی زندگی میکرد که حتی یک اسباببازی هم نداشت و همیشه آرزو داشت که او هم همانند سایر بچههای روستا لااقل فقط یک ماشین مسابقه داشته باشد تا بتواند در کنار رودخانه به همراه بقیه بچهها با ماشینش بازی کند.