در پس پرده
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که وقایع آن در اواخر سال 1320 رخ میدهد؛ زمانی که حکومت رضاشاه پایانیافته و پسر جوانش بر تخت نشسته است. به سنت معمولِ بسیاری از پاورقیها، در این کتاب نیز راوی ناظری است که ماجرایی که برای شخصی دیگر رخ داده و از آن مطلع است روایت میکند. ماجرا با آشنایی راوی با پسر جوانی آغاز میشود که عقیده دارد از طریق رؤیاهایی صادقه بسیاری مکانها را پیش از قدم گذاشتن در آنها دیده، اطرافیان نسبت به سلامت عقل او مشکوکاند اما او سفتوسخت بر این عقیده است که از طریق همین رؤیاها از محل گنجی در یکی از کاروانسراها در راه رفتن به خراسان مطلع است. پدر او به نیت سفر به خراسان و زیارت امام هشتم و طلب شفای پسرش به همراه خود پسر به نیت یافتن آن کاروانسرا قصد سفر به خراسان میکنند.