دختری ساکت با پرندههای شلوغ
در این کتاب مصور و رنگی، حکایت دختری به نام "گلنسا" بازگو میشود که دختر کدخدا و دوست پرندههاست. او، لبهخایش مثل ماهی باز و بسته میشود اما یک کلمه حرف نمیزند. روزی، کدخدا به تفنگچیهایش میگوید تا فورا "بیبی نبات" ـ پزشک محلی ـ را نزد او بیاورند. "بیبی نبات"، با گذاشتن چند مهرهی سبز روی زبان "گلنسا" میگوید دوای "گلنسا" تخم گنجشک است... مخاطبان کتاب، گروه سنی "ب" و "ج" هستند.