من قاتل زنجیرهای نیستم
داستانهای آمریکایی - قرن 21م.
کتاب حاضر، داستانی جنایی است که در آن جان وین کلیور خطرناک است و خودش هم این را میداند. او دائم به قاتلان زنجیرهای فکر میکند اما نمیخواهد به یکی از آنها تبدیل شود. پس به خاطر خودش و امنیت اطرافیانش، طبق قوانین سختگیرانهای زندگی میکند که برای خودش نوشته است. جسدها برای جان عادی هستند. درواقع او از آنها خوشش میآید. جان نمیتواند با دیگران همدلی کند و جسدها این توقع را از او ندارند. شاید همین موضوع باعث میشود که او بتواند متوجه تفاوت جسدی شود که پلیس بهتازگی پیدا کرده است. جان بیصبرانه میخواهد بداند این تفاوت چه معنایی دارد. او حالا برای اولین بار باید با خطری خارج از خودش روبهرو شود؛ خطری که نمیتواند آن را کنترل کند و قادر است همهکس و همهچیز در زندگی جان را تهدید به نابودی کند.