ماجرای بز لجباز
داستانهای ترکی - قرن 20م. / داستانهای تخیلی
«غدیرخان» بزی داشت که مثل جان برایش عزیز بود؛ اما این بز خیلی لجباز بود و باعث آزار مردم دهکده میشد. یک روز که غدیرخان او را به گردش برده بود، بز فرار کرد و در راه بعضی از مردم را شاخ زد. این باعث شد تا غدیرخان با کمک مردم او را بگیرد و بکشد و گوشتش را بین اهالی تقسیم کند. اما گوشت بز به راحتی پخته نمیشد و مردم مجبور شدند گوشت را به صورت نیمپز بخورند. بعد از آن تمام اهالی اخلاقشان عوض شد و یکسره با لجبازی با همدیگر درگیر بودند. تا این که غدیرخان با راهنمایی دانای دهکده گاو خشمگینی را بین آنها رها کرد. مردم هم از ترس آسیب گاو با هم متحد شدند و او را گرفتند. این مساله باعث شد که از آن به بعد با هم مهربان و متحد باشند و دست از لجبازی بردارند. داستان تخیلی حاضر با پیامهای آموزنده، برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» تهیه شده است.