سه بچه گرگ کوچولو و گراز بد گنده

سه بچه گرگ کوچولو و گراز بد گنده

روزی از روزها مادر سه بچه گرگ آنها را صدا کرد و گفت: دیگه باید پا به دنیای بیرون بگذارید و برای خود خانه بسازید. گرگ‌ها رفتند و خانه‌ای از آجر ساختند، اما گراز آن را خراب کرد. آنها بار دیگر خانه‌ای با شن و ماسه و سیمان ساختند اما بازهم گراز آن را خراب کرد. گرگ‌ها بار دیگر تصمیم گرفتند خانه‌ای بسازند که از خانه‌های دیگر محکم‌تر باشد، پس، از کرگدن صفحات فولادی و قفل و فلز گرفتند و خانه‌ای ساختند اما گراز این بار نیز با دینامیت آن را خراب کرد. گرگ‌های کوچولو آخرین خانه را با گل‌های رز و نرگس ساختند. این بار رایحۀ گل‌ها در بینی گراز رفت و او را از فکر خراب کردن خانه منصرف ساخت. او از آن پس به گراز خوبی تبدیل شده بود که با گرگ‌ها بازی می‌کرد و با آنها مهربان بود.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
مترجم:

پیمان مجیدی

تصویرگر:

مریم طباطبایی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

32

قطع کتاب:

رحلی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789644458590

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه