سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، دربردارندة داستانی فارسی، با موضوع اجتماعی و روابط انسانی است. در خلاصة داستان آمده است: «شیرین» دختری باهوش و پرنشاط است که در یکی از محله‌های فقیرنشین زندگی می‌کند. شیطنت‌های او سالم و دخترانه است و هرگز به پاکدامنی وی آسیبی وارد نمی‌کند. بعد از اتمام مدرسه، با همان شور و نشاط همیشگی وارد دانشگاه شده و به تحصیل ادامه می‌دهد. از طرفی «ناصر» پسر محجوب و فرزند یک میوه‌فروش به نام «رضا» با سختی فراوان درس خوانده و وارد دانشگاه می‌شود. ناصر به پدر بی‌سوادش، سواد می‌آموزد و او شغل بهتری را برمی‌گزیند. ناصر و شیرین در دانشگاه عاشق هم می‌شوند. در این میان، استاد ناصر «خانم ثریا مرادی» که مادر ناصر نیز است، برای همیشه سؤالات بی‌جواب او را پاسخ می‌گوید.