مامان پیشی گولم زد و یک قصهی دیگر
کودکان - راهنمای مهارتهای زندگی / داستانهای کوتاه / داستانهای اجتماعی
کتاب مصور حاضر، مشتمل بر دو داستان کوتاه است با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان «مامان! پیشی گولم زد» میخوانیم: «صدای پیشی کوچولو از توی حیاط میآمد: «میو... میو» منتظر نشستم تا مامان از آشپزخانه بیرون آمد. رفتم پشت پنجره و آرام گفتم: «صبر کن! اینقدر سروصدا راه نینداز شکمو». اینطرف و آنطرف را نگاه کردم، مطمئن شدم مامان رفته توی اتاق، پدربزرگ همروی تخت خوابیده بود».