ساک چشمم را که میبندم مسافر میشوم
مجموعة حاضر شامل شعرهایی در قالب نو و غزل عمدتا با مضامین عاشقانه است. پارهای از عناوین شعرها عبارتاند از: و حالا که توانستی مسافرتر شوی از من؛ ببین پرندة آتش چگونه میمیرد؟؛ آن شب زمین که لرزه بر اندامها فکند؛ از در که بیرون رفتی از دیوار برگشتی؛ سکوت مونس (من، یار مهربانم) شد؛ کار من است گیر تو، یا که تو گیر کار من؟؛ هرقدر که در بحر خودش رفت تو را دید؛ هر بار که از حال خودش رفت تو را دید؛ و گاهی غزل میخواند و گاهی غزل او را.