مرا به نام من بخوان
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان زندگی دختری به نام «تبسم» است که پس از خیانت همسرش «مبین» از او جدا شده و قصد دارد برای گسترش کارش به اصفهان برود. در اصفهان با دختری به نام «رز» و برادرش «رایبد» آشنا میشود. آشنایی او با رایبد و حوادثی که پیش میآید منجر به علاقهمندی آنها به یکدیگر میشود. مبین در یک میهمانی دوستانه بار دیگر تبسم را دیده و میخواهد دوباره با او ارتباط برقرار کند. این در حالی است که تبسم از گذشته خود حرفی به رایبد نزده است و ... .