سبد سفارش شما خالی است!

استفانی، زنی با جثة بزرگ، بسیار زیبا و از نظر روانی بسیار قوی و دارای شخصیت ممتازی است. او زنی تحصیل‌کرده و از طبقة اجتماعی متوسط است و در زندگی زحمت بسیار کشیده و به آرزوی خود؛ یعنی موسیقی دان شدن دست یافته است. مبارزه و تلاشی که در زندگی خود داشته، او را مقاوم و مهاجم نموده است. استفانی به تازگی، به بیماری نخاع و فلج استخوانی دچار شده است. این بیماری به موقعیت شغلی او که موسیقی‌دان است و مهارت خاصی در نواختن ویلون دارد، پایان داده است. او می‌داند بالقوه هنرمند بزرگی است، اما در ته قلب یاس و ناامیدی و افسردگی عمیقی را احساس می‌کند و با توصیة شوهر ثروتمند خود، دیوید به نزد روان‌شناسی ماهر به نام فلدمآن می‌رود. گفت‌وگوی استفانی و فلدمآن به صورت نمایش‌نامه در این کتاب به تصویر کشیده است.