سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر در بیست و دو فصل روایت نوجوانی است با تب و تاب موتورسواری که در روزهای جنگ به همراه دایی خود به منطقه جنوب می‌رود، اما سر از کردستان در می‌آورد. داستان ماجراجویانه این کتاب ردپایی از عشق را نیز دنبال می‌کند. نویسنده در این رمان از نثری استفاده کرده که فضای جوانی را به خوبی برای مخاطب بیان می‌کند. کلمات این رمان آهنگ جوانانه‌ای دارند و زاویه دید اول شخص و روایت‌های آن در هر فصل متناسب با شخصیت‌های داستان تغییر می‌کنند.