دوست عجیب من
داستان کوتاه حاضر، براساس گفت و گوی دختر بچهای با سایهاش تدوین یافته است .او هر جا میرود، کسی را دنبال خود میبیند .از همین رو، با او دوست میشود، و با او گفت و گو میکند، و ماجراهای دیگری میان این دو میگذرد، حتی شب هنگام که دخترک برای خوردن آب به سراغ یخچال میرود، باز هم آن دوست عجیبش را در آن جا میبیند .سرانجام دخترک او را به تخت خود فرا میخواند و با هم به خواب میروند .