ضحاک ماردوش

ضحاک ماردوش

داستان‌های حماسی / فردوسی، ابوالقاسم، 329؟ - 416ق. شاهنامه - اقتباس‌ها

زمانی که جمشیدشاه فرمانروای ایران بود، در سرزمین عربستان مرد خداپرستی به نام «مرداس» زندگی می‌کرد. مرداس پسری به نام ضحاک داشت که با ده‌ها هزار اسب، شب و روز به اسب‌سواری مشغول بود. روزی شیطان خود را به شکل مرد مهربانی درآورد و با چرب‌زبانی به او گفت که تنها او شایسته پادشاهی است و چارة کار در کشتن پدرش مرداس است. ضحاک قبول کرد، روزی شیطان با ترفندی مرداس را کشت و ضحاک فرمانروای عربستان شد. شیطان بار دیگر خود را به صورت آشپز درآورد و غذاهای لذیذی برای ضحاک پخت، ضحاک برای پاداش به او اجازه داد تا به شانه‌هایش بوسه بزند، از جای بوسه‌های شیطان دو مار سیاه ترسناک درآمد، پزشکان ناتوان از معالجه آن شدند، شیطان خود را به جای پزشک ماهری جا زد و علاج آن را خوراندن مغز آدمیزاد به مارها دانست. بدین‌ترتیب ضحاک با فریب ابلیس به اهریمنی خونخوار تبدیل شد. کتاب مصور حاضر که برگرفته از شاهنامة فردوسی است، برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 8,000 تومان
زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

398.22

سال چاپ:

1398

نوبت چاپ:

9

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786005878080

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

بازنویسی