شیطانها و کوتولهها
داستانهای فرانسه - قرن 20م. - ادبیات کودکان و نوجوانان
مجموعة حاضر حاوی داستانهای کوتاه فرانسه ـ قرن 20 م با عناوین «دختر کوریگان»، «کوتولههای شیطانی»، «ترول کوچولو با شبکلاه سبز»، «عطار جزیرة سنت لویی»، «مهمانی کوتولههای دیوانه»، «ازدواج فارفادهرنو» و... است. در داستان «کوتولههای شیطانی» میخوانید: «فانچ» خیاط «پونت ـ لابه»، هنرمند ماهری بود. او همیشه جعبة چوبی همراه داشت که هرگز آن را در مقابل مردم باز نمیکرد. مردم گمان میکردند که او جادوگر است و همه در مورد جعبة چوبی کنجکاو بودند. روزی اتفاقی افتاد که باعث شد راز خیاط برملا شود. روزی فانچ برای دوختن لباس عروسی به روستایی نزدیک محل سکونت خود رفت. او بعد از یک هفته و در مراحل پایانی دوخت لباس متوجه شد که جعبة چوبی را نیاورده است، بنابراین «کورانتن» برادر عروس برای آوردن جعبه رفت و فانچ به او گفت که هرگز جعبه را باز نکند، اما در بین راه کورانتن صدایی از جعبه شنید و جعبه را باز کرد. کوتولههایی از جعبه بیرون آمدند و تقاضای کار کردند. آنها دستورات کورانتن را انجام دادند. کورانتن با کمک کوتولهها فانچ را کشت و صاحب جعبه شد. مدتی بعد شیطان بر او نازل شد و روح او را در مقابل جعبه خواست وکورانتن پذیرفت و گرفتار ماجراهایی شد.