شهر بیدرخت
داستانهای آموزنده
به تازگی، آخرین درخت شهر ستارگان از طرف کارخانة کاغذسازی قطع شده است. «ماهدار»، پدر چلیپا هم که محافظ درختان بوده، از محل کارش اخراج شده است. چلیپا که از این موضوع خیلی ناراحت شده بود، یک روز سر کلاس برای خاله «مهتا» و بقیة شاگردان صحبت کرد. او به آنها گفت که اگر ما در مصرف کاغذ صرفهجویی کنیم، دیگر نیازی نیست که درختان زیادی برای تهیة کاغذ قطع بشوند. همة بچهها از حرفهای او پند گرفتند و تشویقش کردند. بعد از آن آقای شهردار پدر چلیپا را در شهرداری استخدام کرد تا هم درخت بکارد و هم از آنها محافظت کند. کتابچة حاضر از مجموعة «شهر ستارگان»، دربرگیرندة یک داستان آموزنده و تخیلی برای کودکان است.