فرفرههای دل من
هفت داستان کوتاه این مجموعه عبارتاند از: "بابای من یک گوریل است"، "فرفرههای دل من"، "قلب کیکی"، "کارنامه پر دردسر"، "کبریت بیخطر"، "کفشهای نو" و "من فقط شانزده کیلو بودم". برای نمونه، "کبریت بیخطر"، داستان خانم ناظمی است که از آتشبازی بچهها در حیاط مدرسه خسته شده، تصمیم میگیرد کیف تک تک دانشآموزان را بگردد. سرانجام در کیف یکی از آنها قوطی کبریت مییابد و با لبخند فاتحانهای، آن را به دفتر میبرد اما در پایان، داخل قوطی کبریت فقط یک پاک کن نصفه و مداد تراشی زرد میبیند.