سبد سفارش شما خالی است!

نویسنده در این رمان علاوه بر تجربیات طولانی‌اش به عنوان خبرنگار جنگی در افغانستان، اطلاعات حاصل از مدتی را که در پایگاه «پرایس» زندگی کرده و شاهد تمرینات نظامی سربازان بوده و در کلاس‌های‌شان شرکت کرده را برای روایت قصه جنگ افغانستان به کار می‌گیرد. داستان، یک گروه سرباز داوطلب دانمارکی را دنبال می‌کند که به دلایل مختلف پا به صحنه این جنگ گذاشته‌اند؛ گروهی آرمان‌خواه، بخشی برای فرار از مشکلاتشان در دانمارک، برخی برای ثروت‌اندوزی و گروهی که جنگ واقعی را با بازی‌های کامپیوتری اشتباه گرفته‌اند. نویسنده ما را وارد دنیای این جوانان کرده، تغییر و تحولات فکری‌شان را بازگو می‌کند و تلاش دارد به پرسشی که خود در سرآغاز کتاب طرح کرده است پاسخ دهد؛ «لابه‌لای گورهای پروخالی پرسه می‌زنم چه کسی موجودی این تابوت‌ها را بازرسی می‌کند؟ چه کسی سنگ نبشته ها را بازبینی می‌کند؟ که بودند آن‌ها، زمانی که زنده بودند؟ که هستند آن‌ها زمانی که جان می‌سپارند؟». «کارستن ینسن»، چهره کریه جنگ را به خواننده می‌نمایاند و کاری می‌کند که خواننده با سربازان دانمارکی پیوسته احساس نزدیکی کند و دریابد که آرمان‌گرایی، عشق و دوستی چگونه در کوره جنگ ذوب می‌شود و انتقام، بی‌عدالتی و تروریسم از آن زاده می‌شود.