شناخت و اخلاق در روانشناسی معاصر
امروزه رویکردشناختی، با عنوان روانشناسی شناختی مطرح میشود که به فرآیند کسب اطلاعات از جهان، بازنمایی، تبدیل آنها به دانش، و ذخیره و جهتدهی به آنها میپردازد. این نگاه به روانشناسی، همة فرآیندهای روانشناختی را دربرمیگیرد که در کتاب حاضر فقط به دو حوزة اصلی شناخت و اخلاق پرداخته شده است. رابطة شناخت و اخلاق به این گونه است که شناخت مقدم بر اخلاق است. به این ترتیب، اخلاق نیز از پردازشهای شناختی تبعیت میکند. منظور از شناخت و اخلاق در روانشناختی معاصر، مفهوم رایج آن نیست، بلکه پرداختن به این مفاهیم بعد از زمان و نظریههای پیاژه مطرح است. پیاژه شناخت آدمی را به عنوان شکل ویژهای از سازگاری زیستی ارگانیزم پیچیده با محیط پیچیده تلقی کرده، اما سیستمشناختی پیشنهادی او، سیستم بسیار فعالی بوده است. پارهای از مباحث کتاب عبارتاند از: رشدشناختی در سه منظر پیاژه، نوپیاژهای و زمینهای؛ طرح سنجش هویت نوجوانان ایرانی؛ تفاوت جنسی در رشد اخلاقی از دیدگاه پیشگامان رشد اخلاقی؛ و جنبههای اصلی و مراحل تحول فراشناخت، و راهکارهایی برای به کارگیری فراشناخت در نظام آموزش و پرورش.