گلستان، آینه و شهرام گور

گلستان، آینه و شهرام گور

داستان‌های فارسی - قرن 14

پریسا گردنش را جلوتر آورد و گفت: قار قار... زبل جان گفت: بله جانم! از دور و بر لونه ت پیداست که خیلی هم بدت نم آد آدم‌ها توی جنگل آت و آشغال بریزند. پریسا گردنش را عقب کشید و گفت: قار قار قار قار! حالا که این طوری شد، باهاتون کار ندارم. هیچ کار... البته باهاتون میام، ولی می شینم اون کنار. فقط نگاه می‌کنم، جنگو بپا، نه نه نه قار قار قار!

قیمت چاپ: 25,000 تومان
نویسنده:

ابراهیم بابلی

تصویرگر:

باران بابلی

ناشر:

کتاب هرمز

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1399

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

74

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786226972741

محل نشر:

اهواز - خوزستان

نوع کتاب:

تالیف