فصل بوقلمون
داستانهای کانادایی - قرن 20م.
این داستان درباره دو خواهر است که در «دالگلیش» در استان «هیوران» در «اونتاریوی غربی» زندگی میکنند. یکسال تابستان دخترعمو «آیریس» پرستاری اهل «فیلادلفیا»، دخترعمو «ایزابل» که مغازه گلفروشی داشت و اهل «دموین» بود، دخترعمو «فلورا» معلم و دخترعمو «وینفرد» اهل «ادمونتون» و حسابدار که همه آنها را بانوان پاکدامن صدا میکردند به خانه آنها میآیند، حضور یکباره آنها در خانواده این دو خواهر منجر به آشکار شدن حقایقی میشود که میتواند مسیر زندگی آنها را تغییر بدهد... . تصویرسازیهای موشکافانه، واحد ادبی موزون و متقاعدکننده و نشان دادن پیچیدگیهای احساسات افراد عادی جامعه در زندگی روزمرهشان از ویژگیهای این داستان است.