قزاق (رمان تاریخی)
این داستان که فضای آن مربوط به اواخر دورهی ناصرالدینشاه و اوایل حکومت رضاشاه است دربارهی پسری است که در یکی از روستاهای دورافتادهی همدان زندگی میکند. او به هنگام خواستگاری از دختر مورد علاقهاش، بنا به گفتهی پدر دختر تصمیم میگیرد تا برای خود شغلی بیابد و در این اثنا با فوج قزاقها مواجه میشود و بدینترتیب از درجهی سربازی به سپهبدی ارتقا مییابد.