غصه نخور کرگدن تو هم یه روز می‌پری

غصه نخور کرگدن تو هم یه روز می‌پری

یک روز کرگدن تپل و مهربان، در آب گل‌آلود بازی می‌کرد که چشمش به پرنده‌ای افتاد که در حال پرواز کردن بود. پرنده متوجه او شد و پایین‌تر آمد و گفت: «غصه نخور کرگدن تو هم یک روزی می‌پری» کرگدن با خودش فکر کرد که مگر من غصّه می‌خورم؟ ولی هیچ جوابی برای سؤالش نداشت. او فهمید که چرا غصه می‌خورد؟ سرانجام به این نتیجه رسید که باید پرواز کند. امّا او که بال نداشت. او راه‌های مختلفی را برای پرواز امتحان کرد امّا موفق نشد. او بعد از مدتی که فکر کرد به این نتیجه رسید که نیازی به پرواز ندارد. او احساس می‌کرد که خیلی کارهای خوب و جالب می‌تواند انجام دهد که شاید آن پرنده هم قادر به انجام آن نیست. کتاب مصوّر حاضر، حاوی داستانی است که برای کودکان گروه سنی (ب) به نگارش در آمده است.

قیمت چاپ: 350 تومان
نویسنده:

خاطره مقیمی

تصویرگر:

ویدا لشگری

ناشر:

شوکا

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1384

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

16

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648005165

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف