یک روز (داستان کوتاه)
داستانهای کوتاه ایتالیایی - قرن 20م.
در داستان حاضر راوی از بهت و حیرت خود میگوید. زمانی که او را شبهنگام از خواب بیدار کردند و در ایستگاهی بین راه از قطار بیرون انداختند. در حالی که وی هیچ اثری از خشونت در درون خود نمییابد، حتی تصویری یا سایة مغشوش از خاطرهای در ذهنش نیست. او خود را تنها روی زمین در ظلمت یک ایستگاه خلوت مییابد و به خاطر نمیآورد که به قصد سفر سوار قطاری شده باشد. او در پوچی این عدم اطمینان فجیع حتی نمیداند آیا به راستی وجود دارد و آیا او و بدنش حقیقت دارد یا خیر؟ کتاب حاضر، حاوی تعدادی داستان کوتاه با ساختاری ساده و بیپیرایه است و نویسنده در این داستانها به ترسیم از همگسیختگی آشفتگی و هرج و مرج زندگی و هستی میپردازد و ضمن کندوکاو در اعماق روح و روان آدمی، قطعیت، واقعیت و حقیقت را درجهان ما زیر سوال میبرد. یک گل شمعدانی در شب، تاثیرات خوابی ناتمام، آزمایش، خانه مرگ، اقبال اسب بودن، میخ، درختان شهرنشین، چرخ دستی، قطار سوت کشیده و یک روز عنوان داستانهای این کتاب است.