ماهرخ
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر داستان زندگی دختری است که گرفتار عشقی شده و با این حال، برخلاف میلش مجبور به ازدواج با فرد دیگری میشود؛ پس از ازدواج سرنوشت دیگری برایش رقم میخورد و... در بخشی از داستان میخوانیم: «او را میکشند، یعنی میکشنش! ترس تمام وجودم را گرفته بود، ترس از دست دادن علی، ترس تنها شدن! بغض عجیبی گلویم را فشرد و به گریه افتادم.»