بهداشت
بهداشت - داستان / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی آموزنده و تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در این داستان شب شده بود و ماه در آسمان بود. «یانا» کوچولو رفت که روی تختش بخوابد اما یادش رفت مسواک بزند. مسواکش بدو بدو پیش «یانا» کوچولو آمد و به او گفت که مسواک زدن یادش رفته است. اما «یانا» کوچولو خوابش میآمد. غلتی زد و رویش را برگرداند تا بهراحتی بخوابد. اما مسواک دستبردار نبود و باز اصرار کرد.