داستان نبرد آرام
در این نوشتار، حکایت آموزندهای براساس قصههای شفاهی و افسانههای تاریخی بازگو میشود .حکایت، درباره سفر پر ماجرای مردی ساده دل و فقیر به نام "قابوس "است که به طمع کسب ثروت، با راهنمایی برادر حیلهگرش روانه سفر میشود .او در این سفر که دو سال به درازا میانجامد ابتدا نزد تاجری درستکار مشغول کار میشود، اما تمام اندوختهای را که از این طریق کسب میکند نخست حاکم حقهباز و سپس زنی بیوه از چنگش خارج میسازند .با این همه به کمک زن تاجر پولهای خود را از آنان باز میستاند، اما چندی نمیگذرد که در دام گدای نابینایی گرفتار شده و پولهایش را از دست میدهد .ولی این بار در پی ماجراهایی نه تنها پول خود را باز پس میگیرد بلکه با ثروتی هنگفت به خانه باز میگردد .