یلدا و معجزه آقا علیعباس
کتاب حاضر، دربردارندة داستانی واقعی است که با تخیل نویسنده درآمیخته است. داستان، ماجرای زندگی دختری به نام «یلدا» است. «یلدا» بعد از چند سال نذر و نیاز پدر و مادرش «احمد» و «لیلا» در طولانیترین شب سال متولّد میشود و نام «یلدا» به خود میگیرد. در آن شب، احمد که برای آوردن قابله به روستایی دیگر رفته بود، با جسد دوست خود «حسن» که سالها قبل توسط گرگ دریده شده بود مواجه میشود. این واقعه با تولّد یلدا همراه است و به یاد همگان میماند. بعد از مدّتی، یلدا دچار تب شدیدی شده و از ناحیه پا فلج میشود. او در جوانی، عشق واقعی توسط جوانی فهیم به نام «عباس» را تجربه میکند. در این میان، توسط دوست خود «نرگس» که یک باستانشناس است، با بارگاه امازادگان «آقا علیعباس» و «شاهزاده محمّد» در شهرستان نطنز آشنا شده و توسط ایشان شفا مییابد و طعم واقعی زندگی را میچشد.