بیوفا
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در آن نشان داده میشود که همیشه قرار نیست تمام زندگی با ترتیبی منطقی حلوفصل گردد، بلکه بخش عمده زندگی مبتنی است بر رفتار و عادات و علایقی که از دید دیگران خیلی به منطق نمیچسبد، ولی برای هرکدام از انسانها توجیه خودش را دارد. این داستان با جذابیتهای روایت و قصهای روان مخاطبان را پابهپای قهرمان داستان با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «نوزاد کوچولوی «زهرا» دخترخالهام، آرام روی تخت دراز کشیده و دستوپایش را تکان میداد».