رقصندهی یونانی
داستانهای کوتاه آلمانی - قرن 20م.
کتاب حاضر با موضوع فریبها، شخصیتها، مقررات نانوشته، ممنوعیتها و... حاوی داستانهای کوتاه با عناوین «مردگان خاموشند»، «پیشگویی»، «رقصندة یونانی»، «دوشیده الزا»، «غریبه» و «مرد بیوه» است. در خلاصة داستان «رقصندة یونانی» آمده است: «ماتیلده زامودسکی» ظاهراً به مرگ طبیعی مرده است. یکی از دوستان ماتیلده نسبت به مرگ طبیعی او مشکوک است، زیرا ماتیلده قبل از مرگ برای دوستش از سفرهای خود و همسرش «گرگوری» تعریف کرده است. گرگوری پیکرتراش، در یک سفر با زن زیبایی آشنا شده، و پیکری از او تراشیده بود و نام آن را رقصندة یونانی گذاشته بود و در طول زندگی تمام کوشش ماتیلده علیرغم داشتن غمهای بیشمار از ظلمها و خیانت همسرش، القای خوشبختی خود به اطرافیان بود و سرانجام تا آخرین لحظههای زندگیاش تصویری از مرگ طبیعی را به دیگران القا کرد، در حالیکه از نظر دوستش همه چیز و حتی مرگ طبیعی او ظاهرسازی بود.