پدر و پارامو
داستانهای مکزیکی - قرن 20م.
کتاب حاضر، داستان پسری است که به مادر در حال مرگش قول میدهد پدرگمشده اش «پدرو پارامو» را پیدا کند. پسر میرود و به شهر مرده و ویرانی پا میگذارد که ارواحی در آن سرگردانند. پدرگمشده «پدرو پارامو» با شیادی و کلاهبرداری غیرقابل وصفش همهچیز به دست آورده است. شیادی که گناه و آلودگی را به تسلسل ترویج میدهد در داستان «پدرو پارامو»، مردی بنا بر وصیت مادر، در جستجوی ردی از پدر هرگز ندیده خود ـ «پدرو پارامو»ـ راهی سفر میشود؛ پدری که زندگی او همانند محتویات صندوق پاندورا است.