بره شکمو
شعر کودکان و نوجوانان
برهی شکمو با قلدری تمامی علفهای مزرعه را میخورد و به همین دلیل چاق و فربه شدهبود. روزی گرگ بدجنس به گله حمله کرد. همهی برهها فرار کردند ولی برهی شکمو نمیتوانست سریع بدود. او آنقدر بع بع کرد تا سگهای گله رسیدند و او را از دست گرگ نجات دادند. از آن به بعد علفهای دره را تمامی برهها میخوردند. این داستان در قالب شعر کودکانه و در کتابی مصور و رنگی، در قطع خشتی به چاپ رسیدهاست.