آیینه سرتاسر ترک برداشت
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
«مارینا کرگ» هنرپیشة محبوب و زیبا، به اتفاق همسرش «جیسون راد»، اراضی «گوسینگتون هال» را خریداری میکنند. در جشنی که برای جمعآوری کمک مالی به سازمان کمکهای اولیه «سنتجان» در اراضی آنها برگزار میشود، عدة زیادی از اهالی از جمله هدرکوک شرکت میکنند. هدر زنی مصمم در خواستههایش است و در رسیدن به آنها منافع کس دیگری را در نظر نمیگیرد. او سالها قبل، با وجود مبتلا بودن به بیماری مسری سرخچه به دیدن مارینای باردار میرود و از او امضا میگیرد و به این عمل خود افتخار میکند. در حالی که مارینا سرخچه گرفته و فرزندی عقبماندة ذهنی به دنیا میآورد و دچار بیماریهای روانی میشود، و در تنهایی از مسبب بدبختی خود نفرت دارد. تا این که در جشن، هدرکوک بدون غرض ماجرای آن روز را با شادی تعریف میکند و ناخواسته خود را به کام مرگ توسط مارینا میکشاند، انتقامی که خود مارینا را نیز به پایان زندگی سوق میدهد. خانم مارپل نیز وارد ماجرا شده و با تیزبینی و اطلاعات قبلی سرنخهایی را به منظور حل معمای مرگ آنها به پلیس میدهد.