گورکن
داستانهای فارسی - قرن 14
موضوع رمان حاضر داستانی اجتماعی است. «شیخ هاشم»، روحانی آبرودار روستای «سوران» و مردی سی و پنج ساله و محبوب است. او همسری به نام «الهه» دارد که بسیار او را دوست دارد و با سختیهای وی را به دست آورده است. در روستا همه به وی احترام میگذارند و او از حضور خود در روستا خشنود است. تا اینکه روزی بد از ده سال «اکبر» و پسرخالة وی به روستای آنها میآید. «اکبر» و «هاشم» دوران کودکی و نوجوانی را با هم گذراندهاند. آن زمان در روستای «یاغشن»، «اکبر»، «هاشم» را مجبور به دزدی میکرد. روزی «هاشم» به طور اتفاقی باعث قتل دختر نوجوانی شده و اکبر برای حق سکوت گرفتن از افشای این راز «هاشم» را مجبور به همراهی در دزدیهای خود کرده بود. «هاشم» به روستای سوران آمده و در بیست و پنج سالگی، اکبر طلاهای سرقتی از یک پیرزن را به طور امانت به «هاشم» سپرده بود. «هاشم» برای پنهان ماندن رازش، پذیرفته و بعد از ده سال حبس کشیدن «اکبر» به نزد «هاشم» آمده و تقاضای امانتش را کرده بود. این درخواست «اکبر» زندگی «هاشم» را دگرگون کرده و ماجراهای بسیار تلخی را برای وی به وجود میآورد.