یک نگاه
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان روایت زندگی دختری به نام «غزل» است. غزل چشمان عسلی زیبایی دارد و اهل مشاعره است. یک روز در مهمانی یکی از دوستانش به نام «گلی» به مشاعره با «مهیار» پسردایی گلی میپردازد. در خلال مشاعره دایی گلی با چشمانی خاکستری و نافذ به غزل چشم میدوزد و غزل در یک نگاه دلباخته او میشود. پیچوخمهای زندگی 5 سال غزل را به انتظار میگذارد، اتفاقهای تلخی که باعث میشود این دو دلداده از هم دور باشند اما یک تصمیم درست میتوانست تمام مردانگیها و زنانگیها را در میش نگاه گرگ زمانه به زانو در آورد و... .