بچهای که نبود
داستانهای کودکان و نوجوانان
این مجموعه از 5 داستان کوتاه با این عناوین، فراهم آمده است: بچهای که نبود، شادی، کفتر عینکی، شپشو، و قصهی بیرنگ. برای نمونه در داستان نخست، نویسنده از بچهای سخن میگوید که سیساله است. این بچه از اعضای بدن، فقط صاحب لب است. برای همین همیشه در حال خندیدن و کلافه کردن پدر و مادر است. تا این که روزی پدر و مادر او را نزد پزشک میبرند و پزشک به آنها میگوید: بیخود نزد دکترهای دیگر نروید. این بچه تا آخر عمر عصای دستتان خواهد بود".