این کتها را بپوش
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان «سیروس» و خواهرش «گلسا» به همراه مادرشان زندگی خوبی دارند، تا اینکه جاری و خواهر مادر گلسا تصمیم میگیرند که مادر گلسا را تشویق به ازدواج با برادر شوهر خواهرش کنند. مادر گلسا نمیپذیرد و همین مسئله موجب اختلاف و کنایه زدنهای متوالی به خانواده میشود. تا اینکه سیروس با یک دکتر دندانپزشک آشنا میشود که یک دختر 3 ساله دارد و همسرش فوت کرده است، آنها با هم ازدواج میکنند، پس از مدتی «بنفشه» همسر سیروس، شخصی به نام «رضا مقدسی» را برای ازدواج با گلسا پیشنهاد میدهد اما... .