هیس
داستانهای فارسی - قرن 14
((هیس)) رمانی است نو که به گونه ساختار شکنی به رشته تحریر درآمده است. داستان با توصیف شخصی که گویا نامش((لوطی)) است، آغاز میشود .او میخواهد خود را بکشد، اما در میانه رمان متوجه میشود که گویا مرده است و خود را پیش از آن که بفهمد کشته است .((لوطی)) در انتهای رمان متعجب است از این که چرا وقتی راه میرود جای پایش بر روی زمین نمیماند و هر آنچه هوس میکند آن را میبیند و مییابد .((هیس)) در واقع رمانی است درباره انسان و هوسهای او .شخصیت اصلی این رمان همچون بسیاری از آدمیان به دنبال اعمال و افکار خود است و نمیداند این حرکات و رفتار چگونه از او سر میزند .لوطی در نهایت به رازی بزرگ دست مییابد ;رازی که تاوان آن شاید جان اوست ...