سبد سفارش شما خالی است!

داستان حاضر، با موضوع دفاع مقدس نگارش یافته است. حاج آقا «محمّدی»، مردی صبور و با ایمان و معلّم مدرسة علوی است که مدتی در مدرسة علوی به همراه دو پسرش «حمید» و «مجید» از خانواده امام و مهمان‌هایشان استقبال کرده بودند. در دوران جنگ تحمیلی، حمید که دانشجوی سال آخر رشتة پتروشیمی دانشگاه امیرکبیر است، به همراه برادرش مجید که مهندس برق است، به جبهه می‌رود. آن دو در جبهه شهید می‌شوند. اعظم، دختر حمید و مورد علاقة حاج‌آقا است. او بعد از آگاهی از شهادت پدرش مدت‌ها بی‌قراری می‌کند. در طول زمان اعظم تحت تربیت صحیح قرار گرفته و بعد از مدتی ادامه دهندة رشتة تحصیلی پدرش می‌شود و بعد از ازدواج، پسری با نام «حمید» به دنیا آورده و نام پدر را زنده می‌کند.