مملی به جنگ دیو رفت
داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در روزگاران قدیم در روستایی زیبا و قشنگ پسری زندگی میکرد به نام «مملی». این روستا در کنار جنگلی بزرگ با درختان انبوه و حیوانات زیادی بود. روستا پر از خانههای گلی و باصفا؛ و هر کدام خانهها حیاطهای بزرگی داشتند و انتهای حیاط جای گاوها و گوسفندان بود. خانه «مملی» هم بزرگ و هم زیبا بود. اتاق و سالنهای بزرگی داشت و چند ستون چوبی داخل سالنها بود و پلههای بزرگی که به حیاط میخورد و حوض آبی کوچکی که در وسط حیاط بود زیبایی خاص خودش را داشت».