تهران، شهر بی آسمان
داستانهای فارسی - قرن 14
مهمترین مضمون این رمان کوتاه شهر تهران است در فاصله دو جنگ، یعنی از اشغال آن توسط متفقین در شهریور 1320تا اواسط جنگ هشت ساله .در این رمان، تهران نه به مثابه پس زمینه جغرافیایی اثر بلکه به منزله ذات مستقل در آنچه در کوچهها و خیابانها و میدانهایش میگذرد، نقشی تعیین کننده دارد، در برابر آنها واکنش نشان میدهد و یا اصلا خود به روایت آن میپردازد : دو جنگ، یک کودتا، یک انقلاب و مهمتر از آن سرگذشت دشوار شهری که دهههای متمادی به گونه مرکز عمده جذب پدیدههای مدرن عمل میکند و در عین حال، از اعماق خود با آنچه میگذرد به مخالفت برمیخیزد و از این رهگذر، حالتی دو سویه مییابد که عبارتاند از :وضعیت کمیک و وضعیت تراژیک" .کرامت " شخصیت محوری رمان، پس از فرار از خانه، هنگامی به تهران پای میگذارد که شهر در اشغال سربازان بیگانه است .نوجوانی و جوانی او در میان آشفتگی شهری سپری میشود که خیابانهایش هر روز شاهد برپایی میتینگهای سیاسی است . استعدادهای فیزیک و روانی و همچنین روحیه ماجراجویانهاش او را در موقعیتی قرار میدهد تا با ایفای نقش اجتماعی ـ در آنچه در دور و برش میگذرد ـ تاثیر بگذارد .رویای کودکی "کرامت "جز فقر و نکبت چیز دیگری نیست .تجربیات دیگری که کابوسهای دوران میان سالیاش را کامل میکند به سرعت از ذهنش میگذرد ; از جمله گروهبان انگلیسی، اوستای دکان قصابی، شعبان بی مخ و...همچنین سینما و فیلم فارسی از دیگر مایههای این رمان است ;سینمایی که از طریق هم ذات پنداری بینندگان آن سالهای متمادی به باز تولید قشر خاص و نگاه ویژهای در جامعه دامن زده است .