درسا و ماجرای عجیب کلاس دوم
داستانهای نوجوانان فارسی - قرن 14
من را مجبور کردهاند بروم مدرسه. در خانهی ما هیچ کس عادت ندارد نظر بقیه را بپرسد. فکر میکنی چه بلایی سر بچهای میآید که تصمیم میگیرد نرود مدرسه و بقیه مجبورش میکنند برود؟ تازه فرض کن مجبور باشد صرفهجویی کند، چون امسال هیچی پول ندارد. خواهر کوچولویش اول صبح اول سالی، جیغ بزند و لباس نویش کثیف شود و معلمش هم... معلمش را که دیگر نگو. خودت بخوان ببین چه بلایی سر این بچهی بیچاره میآید؟