آسمان مال ماست (فیلمنامه بلند سینمایی)
فیلمنامهها
در داستان حاضر، به صورت فیلم نوشت، ماجرای زندگی مردی با نام «کاک سلیمان» که به همراه همسرش «مهتاب» و فرزندانش «رژین» و «هیوا» در بانه زندگی میکنند، روایت میشود در این داستان پای کاک سلیمان شکسته و مهتاب در کورة آجرپزی «حاج حیدر» سخت کار میکند. هیوا و رژین نیز در حیاط خانه به کار خشتزنی مشغول هستند. تا اینکه روزی هیوا خون دماغ شده و بعد از معاینات پزشکان، مشخص میشود که او به سرطان مبتلا است. رژین وقتی متوجه بیماری هیوا میشود با پول قلکهای خود به داروخانه رفته و از متصدی داروخانه، طلب دارو میکند. دکتر حاذقی که از دور شاهد این صحنه است بعد از گرفتن اطلاعات دقیق، با رژین به خانة آنها میآید. بعد از مدتی به کمک دکتر و معجزة خداوند هیوا از بیماری نجات مییابد.