پاداش خوبی
افسانهها و قصههای روسی / داستانهای کارتونی / شخصیتهای کارتونی - داستان
روزی روزگاری، زن خیلی بدجنسی با دو دخترش زندگی میکرد. یکی از دخترها، دختر ناتنی زن بود. زن دختر خودش را خیلی لوس میکرد، اما دختر زن همیشه بهانه میگرفت. درعوض دختر ناتنی او مهربان بود، هیچوقت بهانه نمیگرفت و همه کارهای خانه را خوب انجام میداد. با همه اینها نامادریاش او را دوست نداشت و برای همین یک روز او را با خودش به جنگل برد و آنجا رهایش کرد. دختر مهربان تنها زیر درخت کاج نشسته بود و از سرما یخ میزد که... .