سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، مجموعه داستان‌های کوتاه، با موضوع اجتماع، جنگ و... و با عنوان‌هایی چون «دختری با دو قلب طلایی»، «گل‌های زخمی»، «شب وصال»، «آخرین معامله»، «چشم انتظار»، «آن شب»، «عشق واقعی»، «پول با آسایش» و... است. در داستان «دختری با دو قلب طلایی» ماجرای دختری با نام «سعیده» از زبان معاون مدرسه آورده شده است. «سعیده» در اوایل سال 58 به دنیا می‌آید. پدر مرتّب به جبهه می‌رود و مادر بعد از مدّتی متوجّه می‌شود که «سعیده» به بیماری قلبی مبتلا است. پزشکان حرف او را تأیید می‌کنند و عمر «سعیده» را در صورتی که نخواهد عمل کند، کوتاه اعلام می‌کنند. «سعیده» با ناراحتی قلبی بزرگ می‌شود و به مدرسه می‌رود. در یک حادثه، او بیهوش می‌شود و به بیمارستان منتقل می‌شود. با توصیة مسئولان مدرسه، تمام بچّه‌ها، پول‌های خود را جمع می‌کنند تا «سعیده» عمل شود. «سعیده» قبل از عمل به مرقد امام رضا(ع) می‌رود و با آشنایی با فردی خیر به نام مرتضی و پسرش عمل می‌شود و نجات می‌یابد.