داستان نقطه سرراهی
این داستان مصور درباره نقطه کوچولویی است که در دفتر نقاشی بچههاست. او که پدر و مادرش را گم کرده است مدام گریه میکند و از دیگران کمک میخواهد تا پدر و مادرش را بیابد. خطهای توی دفتر نقاشی به نقطه کوچولو کمک میکنند. بدین ترتیب که آنها نقاشیهای مختلفی میکشند و نقطه کوچولو از خورشید، رود، کبوتر، آهو، ماهی، و دریا سراغ پدر و مادرش را می گیرد؛ اما هیچ یک از آنها خبری از پدر و مادر او ندارند. سرانجام نقط کوچولو و خطهای همراه با پیرمرد و پیرزنی تنها به سرزمینی میروند و در آن جا به یک ستاره کمک میکنند تا به آسمان برود. از آن به بعد دیگر هیچ کس نقطه کوچولو را نمیبیند.